دربـارهی هنرمنـد
پویا آریانپور (م. ۱۳۵۰، تهران)، هنرمند و مدرس هنر ساکن تهران است. هرچند فعالیتهای هنری او در سه دههی گذشته و تأثیرگذاریش در این عرصه بیش از همه موجب شهرتش شده، فعالیتهای دیگرش، همچون طراحی داخلی، پروژههای کیوریتوریال، مشاورهی هنری و البته بازی و تدریس تنیس در سطح ملی، نیز اهمیت بسزایی داشته و بسیار تأثیرگذار بودهاند.
پویا آریانپور یکی از هنرمندان پیشروی نسل خود است که در عین خلق مجموعهای گسترده از آثار هنری، طی فعالیتهای آموزشی خود، گفتمانی پُرثمر و تأثیری عمیق به وجود آورده است.
او در خانوادهای خاص متولد شد و در محیطی ویژه رشد کرد. پدر او، امیرحسین آریانپور (م. ۱۳۰۳، و. ۱۳۸۰)، یکی از پیشروترین جامعهشناسان و فرهنگنویسان ایران بود که در طول زندگی خود تأثیری شگرف بر نوشتار و ادبیات فارسی، ترجمه و فلسفه گذاشت. پویا پیش از ورود به هنرستان، در خانه آموزش میدیده و ازاینرو، تجربهای منحصربهفرد از تحصیلات ابتدایی داشته است.
پویا آریانپور فعالیت هنری خود را اوایل دههی ۱۳۷۰ آغاز کرد. او در ابتدا بر نقاشی متمرکز بود. سوژههای این دورهی کاری او عموماً از سنتهای فرهنگ ایرانی، نمادشناسی آن، مکتبها و سبکهای روایتگری و قصهگویی، فرهنگ عامه، مکتبهای خوشنویسی ایرانی و تأثیرشان بر سنتهای هنری، معماری، و نقاشی برگرفته شده است. مبنای آثار اولیهی او خطوط رنگی، فرمهای انتزاعی و طراحی، با هدف ایجاد فضایی رازآلود و تعلیقآمیز بودند.
در سیر تحول آثار پویا آریانپور، فرمها و خطوط موقتاً در هم آمیختند تا نوعی توهمِ آشناییپنداری را در شکلها و ساختارهای نقاشی، از جمله گیاهان، حیوانات، سازههای مصنوع، ترکیببندیهای معماری و قالبهایی از بدن انسان، به وجود آورند. مطالعات و طرحهای او در همین حیطهها به آثار او شکلی سهبعدی بخشید؛ آثاری که حاصل ادغام صورتهای معماری، مجسمهسازی و نقاشی هستند و از سنتهای تزیینی ایرانی مانند آینهکاری الهام گرفتهاند که به شیوهها و رویکردهایی نو و با تطبیق بر نگاه هنرمندانهی آریانپور، به کار بسته میشوند.
آثار حجمی او، با بهرهمندی از چنین رویکردی، بیننده را در محیطی قرار میدهند که تجربهای فراتر از مواجهه با یک شیءِ صرف را رقم میزند: هر قطعه، با ایجاد بازیهای نوری و انعکاسها، از حدود فیزیکی خود پیشتر میرود و حضور خود را با برانگیختن احساسات مختلف مخاطب تثبیت میکند. این تأثیر به فضای رازآلود نقاشیهای آریانپور بیشباهت نیست. مجسمهها و چیدمانهای حجمی پویا ریشه در همان سنتها و فرایندهایی دارند که او در آثار نقاشیاش از آنها بهره میبرد، اما تجربهی مخاطب با آنها بسیار تعاملیتر و کُنِشیتر میشود: او با فرمها و شکلهایی آشنا مواجه میشود که بازتاب طراحیهای هنرمند بر آینهکاریهای ظریف و تجسد این طرحها بر خود فضا و محیط هستند.
فعالیتهای آموزشی و سبک تدریس پویا آریانپور از وجوه چندبعدی کار او بودهاند که خود منجر به برخی تجربههای گروهی، کیوریتوریال، پروژههای گسترده در مقیاسهای بزرگ، و پیشرفت سیر مطالعاتی او دربارهی مفهوم آتلیه و توسعهی آن شدهاند. «آتلیه» از آغاز فعالیت پویا، نقشی اساسی در تمام جنبههای کاری او داشته و از ابتدا، مفهومی ویژه بوده که او آن را همسو با نیازها، رویکردها و نگرش خود شخصیسازی کرده است. پویا از آغاز فعالیتش آتلیههای مختلفی را طراحی و برپا کرده و مفهوم آن را بهصورت مستمر توسعه داده است. در نتیجهی این رویکرد، فضاهای آتلیهای او به ضرورت کار، آثار، پروژههای هنری و نیازهای دیگر او شکل گرفتهاند. از جملهی این نیازها، برپاکردن جمعهایی برای آفرینش هنری و تولید آثار، پیشبرد پروژههای گروهی و همکاریمحور، برنامهها و کارگاههای آموزشی، و گردهمآوردن هنرجویان بوده است. همچنین، آتلیه فضایی برای توسعهی فلسفهی شخصی، فعالیت و مسیر هنری، و گفتمان خردمندانهی او بوده که همواره، با آهنگی کمشتاب و ایجاد گفتوگو، تأثیرگذاری بر فضا و دیگران، و حفظ روحیهای پذیرا، در تقابل با ناپایداری و بیدوامی محیط اجتماعی-سیاسی و منظر هنری تهران قرار گرفته است.
پویا تدریس را از سنین جوانی شروع کرد و از همان ابتدا، بهمنظور گسترش ماهیت و دامنهی فعالیتهای آموزشی خود کوشیده است. ازاینرو، رویکرد آموزشی خلاقانهی او همواره پیشرو و در حال تکامل بوده، بهطوری که منجر به ارتباطی تنگاتنگ و پیوسته با شاگردان، دستیاران، و همکاران او شده است. پروژههایی همچون «لندآرتِ نوشآباد» (۱۳۹۶، نوشآباد، کاشان)، و «میراث صنعتی» (۱۴۰۰، جامعه هنری دیهیم، پاکدشت، تهران)، نمونههایی از تلاشهای چندوجهی پویا بهمنظور همسوکردن مسیرهای آموزشی، مدیریت هنری، کیوریتوریال، و طراحی او بودهاند.
پویا آریانپور دانشآموختهی نقاشیِ دانشکدهی هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران (کارشناسی ارشد، ۱۳۷۸) است. آثار او تاکنون بهطور گسترده هم در ایران هم در دوسالانهها، نمایشگاهها، آرتفرها، و نهادهای بینالمللی به نمایش در آمده است.
او بهجز فعالیتهای هنری و آموزشی در حیطهی هنر، بازیکن و مربی تنیس شناختهشدهای است. آریانپور در کنار تدریس در دانشگاه، همواره با ایجاد پروژههای هنری و نمایشگاههای کیوریتوریال، مشاوره به گالریهای ایرانی، و برگزاری نمایشگاهها، نشستها، و جلسات نقد و بررسی، نقشی پررنگ در حمایت و توسعهی فضای هنرهای تجسمی و هنرمندان ایرانی داشته است.